دوره 5، شماره 57، اسفند 1401، صفحات 51 - 61
نویسندگان : عارف احمدیان و عزت ملک پور افشار *

چکیده :
من مشاور دبیرستان ایلود دوره متوسطه اول در یکی از روستاهای استان هرمزگان هستم . در دوران دبيرستان که دانش آموز در حال گذر از دوران کودکی به نوجوانی می باشند که بحران های دوران بلوغ خود را نمایان می کند و در این دوران اغلب نوجوانان روابط نزديكي با والدين و ساير افراد خانواده ندارند و معمولاً دخترها در اين سن بسيار احساساتي بوده و به سرعت وابسته جنس مخالف می شوند و وابستگی و اصطلاحا اين عشق های زود هنگام در بسياري از موارد مشكلاتي را براي آنان بوجود مي آورد كه گاهي منجر به فرار از خانه يا خودكشي مي گردد. در اين بررسي تجربه اي از حل مشكل دختري كه فرد مورد علاقه‌اش در تصادف رانندگی جان باخته و دچار ضربه شدید روحی شده است و قصد خودكشي داشته، مورد تحقيق و پژوهش قرار گرفته است. كه با ايجاد ارتباط بين مشاور و مراجع و برانگيختن احساسات مذهبي و مسئوليت نسبت به زندگي و بهبود روابط بستگان با مراجع توانستم اميد به زندگي را در وي افزايش داده و او را به شرايط عادي بازگردانم.  

کلمات کلیدی :
خودکشی، دانش آموزان، دبیرستان


مشاهده مقاله
213
دانلود
0
تاریخ دریافت
۱۰ مهر ۱۴۰۱
تاریخ ریوایز
۲۱ آذر ۱۴۰۱
تاریخ پذیرش
۱۹ اسفند ۱۴۰۱